بخشی از متن مقاله ارزيابي تاثير سياست هاي مديريت تقاضا (قيمتي و غيرقيمتي) بر صرفه جويي مصرف انرژي در کشور با استفاده ازمدل يکپارچه انرژي :
سال انتشار : 1385
تعداد صفحات :24
انرژی به عنوان یکی از عوامل اساسی تولید دارای جایگاه مهمی در نظام اقتصادی بوده بطوریکه مهمترین مسئله هر کشوردر دستیابیبه رشد و توسعه پایدار تامین انرژی مطمئن است. عدم تناسب رشد تولید ناخالص داخلی با رشد مصرف انرژی در کشور حکایت از آندارد که بهره وری انرژی کاهش یافته است. افزایش کارآیی انرژی و صرفه جویی در مصرف آن مستلزم اتخاذ سیاست های مناسب درکشور می باشد. در این راستا سیاست های صرفه جویی انرژی می تواند به سیاس تهای مدیریت تقاضا و مدیریت عرضه تقسیم گردد.اعمال سیاست مدیریت تقاضا در راستای منطقی کردن مصرف, می تواند در قالب سیاست قیمتی و یا غیر قیمتی و یا ترکیب آنها باشد.انتخاب سیاست مناسب به شناخت تاثیر هر کدام از آنها و نقشی که در صرف هجویی انرژی م یتوانند داشته باشند, برمی گردد که اینشناخت با استفاده از مدل سیستمی انرژی در قالب سناریوهای مختلف قابل انجام است. نتایج مدل طراحی شده در این مقاله نشاندهنده آن است که پتانسیل صرفه جویی با استفاده از سناریوی قیمت در مقایسه با سناریوی غیر قیمتی به مراتب بیشتر است. امااستفاده از ترکیب سیاست قیمتی (حرکت بسمت قیمت های متناسب با هزینه نهایی) و غیر قیمتی (استفاده از ابزارهای قانونی,استانداردها, مقررات و..) می تواند بسته سیاستی مناسب تری برای کشور باشد.