بخشی از متن مقاله حکمراني دانشگاههاي تراز جهاني؛ ضرورت يا نياز :
سال انتشار : 1393
تعداد صفحات :21
دانشگاه تراز جهانی از موضاعاتی است که تعاریف و ویژگیهای متعددی برای آن ارائه شده است. اگرچه تعدادی از کشورها در پی ایجاد و یا تأسیس این نوع دانشگاهها هستند, ولیکن بسیاری از صاحبنظران برداشتهای مختلفی از این نوع دانشگاه دارند. آلباخ (2003) معتقد است که دانشگاه تراز جهانی به آن دسته از دانشگاهها اطلاق میشود که در رتبهبندی جهانی از استانداردهای ممتازی برخوردار باشد و پیوستن به این دانشگاه از طریق خود اظهاری انجام نمیپذیرد, بلکه شرایط ممتازی در دنیای بیرون و بر اساس شناخت بینالمللی حاصل میشود و عدهای هم معتقدند آنچه باعث شده برخی از دانشگاهها تراز جهانی شوند, اعتبار و شهرت آنها است و چندان بین عملکرد این دانشگاهها با نام شان وجود ندارد. برخی دیگر هم معتقدند داشتن حداقل یک دانشگاه تراز جهانی برای رشد و توسعه کشورها بسیار مفید است؛ این در حالی است که عدهای دیگر نیز معیارهای پیوستن به دانشگاههای تراز جهانی را زیر سؤال میبرند. در این مقاله که به صورت توصیفی – کتابخانهای و با استفاده از مقالات, گزارش های دولتی و گزارشهای بانک جهانی و وبسایتهای دانشگاههای تراز جهانی مطالعه شده است به ویژگیهای این دانشگاهها؛ تمرکز بر روی استعدادها, منابع فراوان و حکمرانی خوب پرداخته میشود. همچنین ضمن بررسی ویژگیهای دانشگاههای تراز جهانی, پژوهشگر راههای پیوستن به این دانشگاهها را از طریق ارتقا دانشگاههای فعلی, ادغام چند دانشگاه با یکدیگر و تأسیس دانشگاه تراز جهانی جدید و همچنین با ایجاد دانشگاههای پژوهشی بررسی می نماید. در خاتمه نویسنده به کاربستها و فواید آن در نظام آموزش عالی ایران میپردازد.