بخشی از متن مقاله آنومي ديوارها و نوموس مکتوم زمين: هندسه نظريه سياسي مدرن :
سال انتشار : 1396
تعداد صفحات :52
مقاله حاضر بر این پیشفرض استوار است که نظریه سیاسی مدرن بر بنیاد یک هندسه قرار دارد: هندسه سیاسی داخل و خارج. همچنین مفهوم بنیادی فلسفه سیاسی را نه آزادی و نه قدرت سیاسی بلکه مرز میداند - مرزی که قلمرو «حاکمیت» یک کشور را میسازد. در این چارچوب, مقاله در جستوجوی مکانهای هندسی و فضاهایی است که نقاط مسألهساز حاکمیت «ملت-دولت»اند و دلمشغول موقعیت سیاسی گروههای مختلفی از مردم است که در این نواحی سرحدهای قضایی, حقوقی و سیاسی ملت-دولتها را به چالش کشیدهاند. این مقاله آنها را گروههای مختلفی از افراد «بیدولت» در نظر دارد. البته موضوع مقاله حاضر مستقیماً هیچیک از آنان نیست, بلکه آنها امکانی هستند برای فهم افول ملت-دولت در نظم «مابعد وستفالیایی». مقاله میکوشد افول ملت-دولت را در این نظم جدید جهانی و در پرتو جدایی «حاکمیت» از «دولت» دنبال کند و از این طریق به «نوموس» پنهان فضای حاضر سیاسی جهان برسد: «دیوارهای مرزی». مقاله مدعی است اکنون «نوموس» زمین با «دیوارها» تعریف میشود. بعد از بررسی رانههای فراگیر به دیوارکشی به این نتیجه میرسد که محل دیوارها ناحیهای آنومیک است. سپس با تبیین این امر به میانجی «وضعیت استثنایی» در جهان معاصر نشان میدهد ساختاری که به تمایز درون و بیرون شکل میدهد, وقتی در مقام بخشی از خطوطی شناخته میشود که در حال زدودن تمایزهای ساختاری ملت-دولتها هستند, خود را نقض میکند. در واقع جدل بر سر نوعی منطقه آنومیک در تعلیق است و درست به همین خاطر در عین انسداد هر امکانی به سوی رهایی, میتوان از نوعی سیاست مقاومت سخن گفت. بنابراین نقشه مقاله حاضر اینچنین است: بهمنظور شناخت وضع موجود جهان, بایسته است که از دادههای ساختاری آغاز کرد, تغییرات صورتگرفته را سنجید و دوباره پرسید سیاست در این زمینه چه نقشی میتواند ایفا کند.