بخشی از متن مقاله نقد رورتي بر معرفتشناسي :
سال انتشار : 1396
تعداد صفحات :25
رورتی شرحی توصیفی-تاریخی از دیدگاههای فلاسفه بیان میکند. او پس از این شرح, مبناگرایی و اصالت بازنمایی را که از زمان دکارت به بعد در حوزه معرفتشناسی حاکم شده است, نقد میکند. به نظر رورتی فرض اساسی فلاسفه این است که فلسفه نقش ممتازی برای شناخت ما از جهان دارد و مسائل مورد مطالعه فلسفه سرمدی و جاودانهاند. این به معنای مبنا قرار گرفتن فلسفه است. مخالفت رورتی با مبنا قرار گرفتن فلسفه در حقیقت مخالفت با خود معرفتشناسی است. مسئلهی اساسی این است که آیا رورتی توانسته است خود را از دیدگاه اصالت بازنمایی که خودش آن را نقد میکند برهاند. برای دوری جستن از این انتقاد رورتی دیدگاه پراگماتیستی خود را بیان میکند. در این دیدگاه شناخت مستلزم گفتوگو و عمل اجتماعی است که رورتی این دیدگاه را رفتارگرایی معرفتشناختی مینامد. چارلز تیلور دیدگاه رورتی را ازجمله دیدگاههای دنیوی میداند که منجر به نتایج غیر اخلاقی میشود. به نظر او دیدگاه رورتی هنوز تحت تسلط اصالت بازنمایی است.