بخشی از متن مقاله فلسفه فرهنگ: خاستگاه و زمينهها, دستاوردها و افقهاي پيشرو :
سال انتشار : 1393
تعداد صفحات :46
چکیده فلسفه فرهنگ حوزه مطالعاتی نسبتاً نوپایی است که در قرن بیستم و در پی بحرانهایی که شرایط زندگی انسان را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود, به طور جدی مطرح شده و در دهههای اخیر بسیار اهمیت یافته است. این حوزه مطالعاتی بر آن است تا با شناخت, بررسی و تحلیل فرهنگ, بهمثابهی اصلیترین وجه وجود انسان, در حکم داروی زمانه عمل کند و با ارائهی الگوهایی نوین, به انسان در شکلدهی هرچه بهتر زیستجهان فرهنگیاش و خروج از بحران انسانیت یاری رساند. در این نوشتار, بعد از ارائهی تعریفی از فلسفه فرهنگ و توضیح وظایف آن, زمینههای شکلگیری و چرایی پیدایش آن را در سه مقولهی نقد فرهنگ, شرایط اجتماعی و جنگ جهانی اول بررسی کردهایم, سپس ضمن بیان تاریخچه پیدایش فلسفه فرهنگ به شرح اجمالی اندیشههای زیمل و کاسیرر, دوتن از چهرههای اصلی آن, پرداخته و در نهایت به دستاوردها و افقهای پیش روی فلسفه فرهنگ اشارهای مختصر داشتهایم.