بخشی از متن مقاله پاسخ کوهن به اتهام نسبيگرايي :
سال انتشار : 1392
تعداد صفحات :45
چکیده بیشتر منتقدین تامس کوهن او را متهم کردهاند که در آثار خود و بهویژه در کتاب ساختار انقلابهای علمی مبانی نسبیگرایی را در پوششی از تاریخ علم تکرار کرده است. نفی امکان کشف صدق, نفی امکان تعین نظریه به واسطهی مشاهده و قیاسناپذیری مهمترین مبانی نسبیگرایی به شمار میروند که در آثار کوهن حضور دارند. با این حال کوهن خود را نسبیگرا نمیداند. او برای دفع اتهام نسبیگرایی, بر وجود محرکهای حسی مشترک تأکید میکند و فهرستی از ارزشهای مشترکی را که میتوانند مبنای عینیت علوم باشند مورد بحث قرار میدهد. او همچنین با ارائهی تعریفی معتدل از قیاسناپذیری, آن را با عدم امکان ترجمهی کامل و دقیق برابر میداند. این نوشتار به مرور و ارزیابی پاسخ کوهن به اتهام نسبیگرایی اختصاص دارد. خواهیم دید که کوهن در دورهی دوم فکری خویش از ادبیاتی رئالیستی کمک میگیرد. اما او هنوز مفاهیم اصلی را در پارادایم نسبیگرایان تعریف میکند و مبانی نسبیگرایی حتی در دورهی دوم فکری او نیز به طور ضمنی حضور دارند.