بخشی از متن مقاله واکاوي مفاهيم (ملة) و (فلسفه) در تفکر فارابي :
سال انتشار : 1394
تعداد صفحات :36
بعد از آنکه فلسفه وارد جهان اسلام شد متفکران مسلمان در ارتباط بین فلسفه و دین مواضع مختلفی اتخاذ کردند. برخی فلسفه را ترک کرده و به تحقیر آن پرداختند و برخی نیز فلسفه را بر دین ترجیح دادند. اما فیلسوفی مانند فارابی نظام فلسفی نوینی را بنیان نهاد که در آن, بین فلسفه و دین جمع شده و تعارض میان آنها مورد انکار قرار گرفت. او برای تبیین هر چه بهتر نسبت بین فلسفه و دین و هماهنگ سازی و جمع این دو به واکاوی و تحلیل دو مفهوم مله و فلسفه و تقدم و تأخر آنها پرداخت. از نظر فارابی مله و دین دو اسم مترادفاند و تفاوتی با هم ندارند. اما او تنها ملتی را بر حق و فاضله میداند که رئیس آن و هر کس که تحت ریاست اوست به دنبال سعادت قصوی بوده و مبتنی بر فلسفه برهانی باشد. فارابی پس از واکاوی مفاهیم مله و فلسفه به این نتیجه میرسد که حقیقت دینی و حقیقت فلسفی با وجود اختلاف صوری, از لحاظ عینی, حقیقت واحدی هستند. این عقیده او وفاق و هماهنگی میان فلسفه و اصول و مبانی اسلامی را میسر ساخت. او بدون شک نخستین اندیشمندی بود که بر اساس این هماهنگی, فلسفه جدیدی را بنیاد نهاد و فلاسفه بعد از او خطوطی را که وی رسم کرده بود پیگیری کرده و طرح او را تکمیل کردند.